به گزارش اقتصادآنلاین، شرق نوشت: مجله اشپیگل در دو شماره 5 و 7 ماه می سال جاری نحوه مدیریت بحران برای مقابله با عوارض ویروس منحوس کرونا را بین کشور فقیر و بحرانزده یونان از یک طرف با کشورهای پیشرفته و ثروتمند اروپای غربی از طرف دیگر و بین دو بندر مشابه یکی هنگکنگ در شرق آسیا و دیگری نیویورک در شرق آمریکا بهعنوان دو کلانشهر با شرایط تقریبا برابر از نظر تراکم جمعیت و همچنین مرکز عمده چرخش مسافر و کالا با هم مقایسه کرده و علل تفاوت فاحش عوارض ناشی از کرونا را از مدیریت بهتر بحران در یونان در مقایسه با اروپای غربی و هنگکنگ در مقایسه با نیویورک دانسته است که شایان تأمل و تعقل است. این نوشتار برگرفته از مطالب دو مقاله این مجله معتبر آلمانی است که تأثیر نحوه مقابله با آسیبهای اجتماعی -در اینجا ویروس کرونا- در کاهش درخورتوجه تلفات جانی و خسارتهای مالی را در مدیریت قاطع و هوشمند حوادث و بحرانها در یونان و هنگکنگ توضیح میداد.
1- مقایسه مدیریت بحران در یونان با کشورهای ثروتمند و پیشرفته اروپای غربی مانند آلمان و فرانسه. درحالیکه در اثر کووید-19 کشورهای اروپای غربی مانند ایتالیا، اسپانیا و انگلیس فلج شده و آمار مبتلایان و کشتههای آنها سرسامآور شده است و آلمان و فرانسه پیشرفته و ثروتمند و دارای سیستم بهداشت و درمان مجهزتر از یونان هرکدام با حدود 170 هزار فرد مبتلا به ویروس کووید-19و به ترتیب با هفتهزارو 500 نفر و 26هزارو 200 نفر فوتی هماکنون وضعیت نابسامانی در مقابله با این اپیدمی را دارند. کشور یونان با 11 میلیون جمعیت نسبتا مسن در جنوب شرق اروپا و در همسایگی ترکیهای که سیل پناهجویان سوری را به سمت یونان سوق داده است و در شرایط شدیدا بحران اقتصادی با جمعیتی مسنتر و وضعیت بهداشتی و درمان نامناسبتر از کشورهای اروپای غربی شرایطی را نشان میداد که کارشناسان احتمال فاجعهآمیزشدن شیوع کرونا در یونان را پیشبینی میکردند. اگرچه دولت یونان میدانست که با بستهشدن همه مراکز سیاحتی، اقامتی و رستورانها ضربه سنگینی به اقتصاد ضعیف و توریستی این کشور وارد خواهد شد و افزایش بیکاری را به بالاتر از 20 درصد هم محتمل خواهد کرد؛ اما برای مبارزه با آفت این ویروس و حفظ سلامت جامعه به این زیان اقتصادی تن داد. باید در نظر بگیریم که در یونان تراکم ناشی از پناهجویان جنگ سوریه و عراق در اردوگاههای این کشور و هجوم آوارگان سوری به مرز مشترک ترکیه با یونان وضعیت این کشور ورشکسته اقتصادی را با چالشها و بحرانهای مضاف و شدیدتری در مقایسه با مناطق دیگر اروپا روبهرو کرده بوده است؛ اما مشاهده میکنیم که یونان با وجود این شرایط سخت با مدیریتی منطقی نهتنها فلج نشد؛ بلکه براساس آمار رسمی با 144 فوتی از دوهزارو 626 مورد ابتلا به کرونا کمترین خسارت ناشی از بحران کرونا را بر اثر مدیریت عاقلانه و سریع بحران داشته است؛ بهطوریکه اکنون کشور را در آستانه رهاکردن از محدودیتهای اجتماعی و خروج از شرایط قرنطینه قرار داده است؛ چیزی که تحسین دیگر کشورها و سازمان جهانی بهداشت WHO را برانگیخته است. براساس مقاله اشپیگل کارشناسان علت موفقیت یونان در مقابله با این ویروس خطرناک را عکسالعمل سریع دولت این کشور در رعایت پروتکلهای بهداشتی-درمانی و پیروی بدون قیدوشرط از توصیههای علمی متخصصان و کادر بهداشتی-درمانی کشور خود میدانند.
اقدامات دولت یونان برای مبارزه با کرونا
1-1. درحالیکه کشورهای دیگر بیشتر به دلایل مختلفی مانند رکود اقتصادی در برخورد با این آفت در حال گسترش، مماشات و بیمبالاتی را پیشه میکردند، دولت یونان با وجود بحران اقتصادی و بیکاری حاد به اخطارهای دانشمندان یونانی سریعا عکسالعمل مناسب نشان داده و از ماه فوریه (بهمن 98) و با مشورت کارشناسان مجرب و سرشناسی مانند Elia Mossialos که رئیس بخش سیاست سلامت در دانشگاه معتبر اقتصاد لندنLondon School of Economics است، به توصیه آنها توجه و با دقت و جدیت به پیشنهادهای آنها عمل کرده است؛ درصورتیکه بسیاری از جوامع آن را سختگیریها غیرضروری رادیکال میپنداشتند. 1-2 بعد از شناسایی اولین بیمار مبتلا به کرونا در اواخر فوریه (اوایل اسفند) دولت یونان با وجود اعتراض شدید گروههای مختلف اجتماعی برگزاری کارناوالهای سنتی هرساله در خیابانها را ممنوع کرد. از اوایل مارس هم (اواسط اسفند) تمام مدارس، سینماها، فروشگاهها، موزهها، رستورانها و کلیساها را تعطیل کرد. همچنین مرزهای کشور بسته شده و ترافیک هوایی محدود شد و تمام یونانیها موظف شدند در موقع خروج از خانههای خود آن را با پیامک اطلاعرسانی کنند. محققان یونانی معتقدند اگر فقط یک هفته در شروع این عملیات تأخیر افتاده بود، یونان هم به سرنوشت دیگر کشورهای اروپایی مانند اسپانیا گرفتار میشد. 1-2 اغلب مردم یونان با اینکه از حاکمیت کشورشان ناراضی بودند؛ اما استثنائا دراینباره به دستورالعملهای دولت مانند فاصلهگذاری اجتماعی عمل کردند که در محبوبیت دولت به خاطر عکسالعمل بهموقع تا حدود 87 درصد افزایش یافت. 1-3 یونان با این مدیریت عاقلانه بحران امکان یافت که تعداد تختهای اضطراری بیمارستانی مانند ICU و CCU خود را تا 70 درصد افزایش داده و سه هزار نفر جدید به کادر بیمارستانی خود اضافه کند. اگرچه بحران اقتصادی یونان با بازشدن تدریجی فضای کسبوکار تشدید خواهد شد؛ اما چون یونانیان توانستند مسئولیتپذیری خود را به دنیا نشان دهند، امید دارند که زودتر از دیگران بر عواقب بحران اقتصادی هم غلبه کرده و آن را هم پشت سر بگذارند.
2. آمار مقایسه نیویورک با هنگکنگ
کلانشهر نیویورک با جمعیت 8.4 میلیون نفر و با تراکم بالای 10 هزار نفر در هر کیلومتر مربع و هنگکنگ با 7.5 میلیون نفر و با تراکم جمعیتی هفتهزارو صد نفر در هر کیلومتر مربع ساختار جمعیتی نزدیک به هم را داشته و در هر دو شهر به دلیل قیمت بالای زمین برجنشینی و استفاده از آسانسور رایج است. اگرچه در هر دو شهر به دلیل مراکز تجاری پیشرفته شرایط مساعدی برای مقابله مؤثر با این اپیدمی وجود دارد؛ درعینحال چرخش تجارت بینالمللی و ترافیک زیاد انسانها از نقطهضعفهای این دو شهر محسوب میشود. هر دو شهر دارای فرودگاهها و بنادر حملونقل بزرگ انسانی و تجاری هستند و شرکتهای هواپیمایی سرشناس برای جابهجایی مسافر و کالا و تغییر مسیر از فرودگاههای هر دو شهر زیاد بهره میبرند. در سال 2018 نیویورک قریب به 65 میلیون و هنگکنگ حدود 56 میلیون بازدیدکننده داشتهاند که هر مسافر میتوانسته ناقل هر ویروسی به این بنادر متراکم باشد. اگر هنگکنگ مرز مشترک با چین دارد، در نیویورک هم با حدود 570 هزار نفر بزرگترین کلونی چینیهای خارج از آسیا زندگی میکنند. با وجود اینکه شرایط هر دو شهر برای شیوع کووید19 تقریبا یکسان بود و رعایت فاصلهگذاری هوشمند هم در وسایل نقلیه عمومی و مترو و همچنین در آسانسورهای هر دو شهر برای مقابله با ویروس کرونا غیرممکن بوده است؛ اما باز هم خسارت وارده به دو شهر کاملا متفاوت بود؛ مثلا بعد از 50 روز از ثبت صد مورد از مبتلایان به کرونا در هر دو شهر آمار مبتلایان در هنگکنگ به هزارو 52 نفر؛ ولی در نیویورک به 169هزارو 690 بیمار کرونایی رسیده بود. و این سؤال مطرح است که چگونه توجیهپذیر میشود که تا 7 می تعداد فوتیهای کووید 19 در نیویورک به 17هزارو 174؛ اما در هنگکنگ چهار نفر بوده است.
2-1 مدیریت بحران در هنگکنگ: موقعی که در 23 ژانویه (3 بهمن) شهر ووهان مسدود و قرنطینه آن آغاز شد، دو نفر مبتلا به کرونا هم در هنگکنگ شناسایی شدند. بلافاصله مسئولان شهر با یادآوری اپیدمی سارس 2003 فورا زنگ خطر را به صدا درآورده و شروع به تست گسترده مردم شهر کردند. آنها افراد مشکوک به کرونا را از دیگران جدا و ایزوله کرده و هر فرد تازهوارد به شهر را قرنطینه میکردند. مدارس تعطیل و تجمعهای بزرگ ممنوع شد. عبورومرور از مرزها را بهتدریج محدود کردند و در نهایت در پایان مارس (اوایل فروردین) فقط اهالی هنگکنگ مجوز ورود (با شرایط قرنطینه خانگی) را داشتند. براساس یک گزارش تحقیقی 99 درصد هنگکنگیها هم در خارج از منزل از ماسک استفاده میکردند. از این نظر دولت هم نیازی به بستهکردن کامل فضای کسبوکار احساس نمیکرد.
2-2 مدیریت بحران در نیویورک: اما در نیویورک موقعی که در اوایل مارس (اواسط اسفند) اولین مورد ابتلا به کووید- 19شناسایی شده بود- براساس گزارش تحقیقی بعدی دانشمندان- ویروس کرونا به طور نامحسوس و شناسایینشده از چندین هفته قبلتر از آن در فضای شهر پراکنده شده بود. اگرچه رئیسجمهور آمریکا در اواخر ژانویه (اوایل بهمن) ورود مسافرانی را که 14 روز قبل از آن به چین سفر کرده بودند، به آمریکا ممنوع اعلام کرد؛ اما مسافرین اروپایی هم- که با گزارشهای جدید موارد مبتلا به کرونا در فرانسه قبلا وجود داشته است- میتوانستهاند ناقل ویروس باشند، ممنوع نشده بود. گذشته از این مدیریت شهری نیویورک بسیار دیرتر از بقیه شهرهای دیگر درگیرشده به ویروس کرونا در آمریکا عکسالعمل جدی نشان داد و مردم را به ماندن در خانه فراخواند و موقعی که تعداد مبتلایان بهشدت افزایش یافته بود، دیگر سیستم درمان نیویورک توانایی درمان و مقابله با سیل عظیم مبتلایان به این بلای کشنده را نداشت و این بیمبالاتی و مسامحهکاری مدیریتی در مقابله با یک بحران پیشبینیپذیر تأثیر وحشتناکی بر طبقات مختلف جامعه این شهر بهویژه افراد آسیبپذیر بر جای گذاشت. علاوه بر تأخیرهای غیرموجه در عکسالعمل با یک بحران شهری یک بدشانسی دیگر هم گریبان نیویورکیها را گرفت که سرعت انتقال و شیوع پاندمی در این شهر را تسریع کرده و باعث افزایش مرگومیر در بین آنها شد؛ مثلا یک فرد مبتلا به کرونا توانسته بود به دستکم صد نفر دیگر این ویروس را انتقال دهد.
نتیجهگیری: چون براساس همه دیدگاهها، ایدئولوژیهای دینی و اجتماعی جان انسانها از هر مصلحتاندیشی دیگر شخصی یا حزبی و اقتصادی ارزش بالاتری دارد؛ بنابراین هرگونه مماشات، سهلانگاری و کوتاهی در برخورد با عوامل تهدیدکننده سلامت و جان انسانها جنایتی در حق بشریت است. خواه این سهلانگاری ناشی از جهالت فردی یا اجتماعی، خرافهپرستی، اصالتدادن به مصالح فردی یا حزبی یا ترجیح منافع اقتصادی بر جان بشر باشد، خطا و قتل نفس و جنایتی نابخشودنی است. قتل با هر وسیلهای که باشد، قتل است و گناهی کبیره است که شایان مجازات دنیوی و اخروی است؛ چه این قتل نفس با چاقو، خمپاره، موشک و با توصیههای درمانی افراد غیرمرتبط با دانش پزشکی، چه ناشی از آلودگی محیط زیست، چه ندانمکاری مسئولان مدیریت اجتماع یا لجبازی نابخردانه با سلامت مردم، چه معالجه بیماران در محیط و شرایط نامناسب، چه با تجویز داروی نادرست، چه با مدیریت غیرکارشناسی اجتماعی، چه با مدیریت افراد نابلد از مسائل درمانی یا ترافیک شهری باشد، خسارتهای جبرانناپذیری را به بار میآورد که باید از آن اجتناب کرد.