به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد؛ مرد شماره یک دیپلماسی ایران در حالی احتمالا در سال 1400 سکان وزارت خارجه را به جانشین خود تحویل خواهد داد که هشت سال حضور او در وزارت خارجه با فراز و فرودهای بسیاری همراه شد. موفقیت نظام در حصول توافق هستهای با شش قدرت جهانی به دستاوردی سخت اما سریع برای محمد جواد ظریف و تیم او در وزارت خارجه تبدیل شد؛ دستاوردی که از همان ابتدا و حتی پیش از حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید به عنوان چهلوپنجمین رییسجمهور ایالات متحده هم انتقادهای بسیاری را از سوی جناح مقابل دولت حسن روحانی متوجه ظریف کرده بود. وزیر خارجه در سومین هفته دیماه در مصاحبهای تفصیلی به پرسشهایی فراتر از موضوعات روز پاسخ داد. در حالی که این روزها تغییر چهره در کاخ سفید به اصلیترین پرسش از وزیر خارجه تبدیل شده، ما از او درباره سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در 8 سال گذشته و در مواردی هم در سالهای پس از انقلاب اسلامی پرسیدیم. محمدجواد ظریف در پاسخ به برخی از پرسشها آن محافظهکاری همیشگی و مختص یک دیپلمات را حفظ کرد اما در برخی از موارد هم تلاش کرد ضمن حفظ منافع ملی، صادقانه با مردم سخن بگوید.
بسیاری از تحلیلگران معتقد هستند که ایران به شکل تاریخی دچار نوعی «تنهایی استراتژیک» است. این موضوع مختص به 40 سال اخیر پس از انقلاب اسلامی نیست و ایران پیش از آن نیز در هیچ بلوک و منطقه و چارچوبی متحد نداشته است. نه در بلوک شرق متحد استراتژیک دارد و نه در جبهه غرب. کشورهای عربی به او به چشم رقیب نگاه میکنند و در جهان اسلام نیز اکثریت شیعه ایران بیش از مسلمان بودنش به چشم آمده است. فکر میکنید برای کاستن از هزینههای این تنهایی استراتژیک چه کارهایی باید کرد که انجام نشده است؟
برخی از اندیشمندان معتقدند که ایران چند خاصیت دارد: 1- اولین و قدیمیترین کشور دنیا است که همواره در یک محدوده جغرافیایی ثابت حضور داشته است. 2- ایران به غیر از سه دوره از تاریخ خود هیچگاه به دنبال کشورگشایی نبوده و معمولا توسط دیگران مورد حمله قرار گرفته اما علیرغم این حملات همواره سرپا ایستاده است. آنهایی که به ایران حمله کردند همگی رفتند اما ایران کماکان باقیماند. اخیرا یکی از فارغالتحصیلان ایرانی در امریکا مطالعاتی انجام داده که به شکل کتاب چاپ شده است. در این کتاب قید شده که از 2300 سال پیش تاکنون ایران 444 بار مورد حمله قرار گرفته است. نمیتوان این تنهایی را به عنوان یک واقعیت صرفا بعد از انقلاب یا در رژیم گذشته شناسایی کرد. ایران در محیطی است که با کشورهای اطراف به لحاظ مذهب، زبان و قومیت متفاوت است. ضمن اینکه ایران یک قومیت نیست بلکه یک فرهنگ است. ایران از قومیتهای مختلف تشکیل شده و این قومیتها همواره در قالب یک محیط جغرافیایی واحد و ثابت با هم زندگی کردند و این هم یک ویژگی ایران است که باید مورد توجه قرار بگیرد. نمیتوان این شرایط را تغییر داد اما میتوان آن را مدیریت کرد. ما باید در شرایط کنونی واقعیات را به خوبی ببینیم: ایران قدرتمندترین کشور در این همسایگی است. به استثنای روسیه، ایران در مقایسه با سایر همسایگان، از نظر جمعیت، منابع و قدمت تاریخی یک کشور واقعی است و نه یک قومیت. قومیتهای داخل ایران به «ایرانی بودن» خود به عنوان هویت نگاه میکنند و نه خردههویتهایی که هرکدام ممکن است داشته باشند. این واقعیتها ایران را به کشوری تبدیل میکند که همسایگانش نسبت به آن نگرانی دارند. این نگرانی نه به خاطر سابقه تاریخی بلکه به خاطر واقعیات ایران از جمله توانمندیهای انسانی و طبیعی، جمعیت و موقعیت جغرافیایی است. مشخص است که کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس که بعضا به اندازه یک مجموعه آپارتمانی تهران هم جمعیت ندارند، نگران این قدرت ایران هستند. برخی کشورهای همسایه برای رفع این نگرانی به ائتلافسازی علیه ایران رو آوردند. به عنوان نمونه، در آغاز جنگ تحمیلی ایران و عراق، شورای همکاری خلیج فارس به عنوان یک ائتلاف برای مقابله با ایران تشکیل شد. برخی نیز براساس یک تصور اشتباه تلاش کردند امنیت را از خارج خریداری کنند. رابطه این کشورها با ایالات متحده امریکا و خریدهای عظیم تسلیحاتی کشورهای جنوب خلیجفارس و این روزها هم نوع ارتباطهایی که با اسراییل برقرار میکنند، همگی این واقعیت را نشان میدهد و برپایه تصور تامین امنیت از خارج است.