به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، اما بر خلاف سالهای 1945 یا 1989 که پس از یک دوره مبارزه سخت، امریکا توانسته بود خود را به عنوان قدرت برتر معرفی کند، در سال 2021 این کشور در شرایطی با جهان روبهرو میشود که اعتبار بینالمللی خود را در خطر میبیند، در داخل دچار چنددستگی سیاسی شدید است، و اقتصادش نیز در شرایط بدی قرار گرفته است. دولت بایدن در آغاز کار خود با انواع و اقسام تهدیدهای ترسناک و چالشهای عمیق روبهرو خواهد بود.با این وجود با توجه به اینکه بخش عمدهای از کشورهای جهان منتظر بازگشت امریکا به صحنه جهانی هستند، جو بایدن رییسجمهور منتخب امریکا فرصتی تاریخی پیدا کرده تا نظم جهانی را که به نوآوری و مدرنسازی نیاز دارد، تغییر شکل دهد. دولت بایدن باید صراحتا اعلام کند که صرفابه دنبال بازگشت به وضعیت سابق (پیش از ترامپ) نیست، بلکه آماده است با تواضع و هدفمند، رویکرد جدیدی را در خصوص نقش امریکا در جهان اتخاذ کند. بایدن چندین بار در خصوص احیای همکاری با متحدان صحبت کرده است. دولت او برای موفقیت در پیشبرد اهداف و ارزشهای حیاتی امریکا باید حرف را به عمل تبدیل کرده و سیاست خارجی کشور را بر مبنای شراکت واقعی با متحدان دموکراتیک بنا کند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «نشنال اینترست»، در چند دهه اخیر جهان و جایگاه امریکا در آن هیچگاه تا این حد بیثبات نبوده و هیچگاه به این اندازه نسبت به آینده تردید وجود نداشته است. کرونا اقتصاد جهان را که پیش از این نیز تحت فشار روزافزون نابرابری درآمد و ثروت بود، نابود کرده و طبقه کارگر در سرتاسر جهان بهشدت با مشکل روبهرو شده است. چین روز به روز قویتر میشود و نظام جهانی را بیشتر به چالش میکشد. اعتماد به نفس و قاطعیت روسیه در تضعیف دموکراسی و شکستن هنجارها در سرتاسر جهان روز به روز بیشتر میشود. دشمنان امریکا در رقابت بر سر فناوریهای پیشرفته دارند از این کشور پیشی میگیرند. افول دموکراتیک قابل توجهی جهان را فراگرفته و چهارده سال پیاپی است که آزادی در جهان کاهش مییابد. تغییرات آب و هوایی رفته رفته به سطحی میرسد که بازگشتناپذیر است و سیاره را عمیقاتغییر میدهد.در روزهایی که امریکا گیج و سردرگم بود، متحدان این کشور تلاش کردند با راهاندازی و حمایت از ابتکارهای چندجانبه راه خودشان را پیدا کنند. این در حالی است که پیشتر بدون حضور امریکا در این ابتکارها، امیدی به موفقیت آنها نبود. آلمان و فرانسه «ائتلاف چندجانبهگرایی» را برای حفظ نظم مبتنی بر قانون راه انداختند، و استرالیا و ژاپن نیز به همراه 9 کشور دیگر توافقنامه تجاری را امضا کردند که امریکا در آن حضور ندارد. متحدان اروپایی امریکا در توافق هستهای با ایران باقی ماندند و تقریبا همه کشورهای جهان، حتی پس از خروج امریکا، نسبت به توافقهای آب و هوایی پاریس متعهد ماندهاند. در این بین، فرانسه بار دیگر بحث استقلال راهبردی از امریکا را پیش کشیده است.با این وجود، پس از چهار سال حملات ترامپ به متحدان امریکا، به هنجارهای دیرینه و نهادهای بینالمللی، اکنون بخش عمدهای از کشورهای جهان، به ویژه متحدان سنتی امریکا با آغوش باز از بایدن استقبال میکنند. امریکا همچنان قویترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان است و متحدان نیز همچنان برای موفقیت به همراهی امریکا نیاز دارند. اروپا همچنان در خط مقدم تجاوز و مداخله روسیه است و اکنون با چالش چین نیز روبهرو شده است. در منطقه هندو-پاسیفیک، تهدید پکن شدت یافته است و قابل انکار نیست. همچنین برای تدوین استاندارد در خصوص فناوریهای پیشرفته، دفاع از حقوق بشر، و رسیدگی به تغییرات آب و هوایی، متحدان بهشدت خواستار همکاری امریکا هستند.شبکه متحدان و شرکای دموکراتیک امریکا میتواند برای پیشبرد منافع ایالات متحده در سرتاسر جهان مثل یک نیروی محرکه عمل کند و اهمیت این شبکه برای امریکا از همیشه بیشتر شده است. امریکا در کنار نزدیکترین متحدان دموکراتیک خود بیش از پنجاه درصد تولید ناخالص ملی و هزینههای نظامی جهان را تشکیل میدهد و اگر دیگر کشورهای دموکراتیک جهان را نیز حساب کنیم، این رقم به سه چهارم کل نزدیک میشود. پرسشی که دولت بایدن باید به آن فکر کند این است که چگونه از این قدرت و نفوذ جمعی میتوان به بهترین نحو استفاده کرد.دولت بایدن نمیتواند به سادگی به سبک رهبری سابق-یعنی سرکردگی امریکا و تبعیت متحدان - بازگردد. چالش بایدن این است که پارادایم جدیدی را برای رهبری امریکا به وجود بیاورد؛ در این پارادایم جدید، همه متحدان دموکراتیک امریکا در شکل دادن به نظمی که انعکاسی از منافع و ایدهآلهای مشترک است، به یک اندازه نقش دارند. بایدن و تیم امنیت ملی او با در نظر گرفتن شخصیت و تجربهای که دارند، برای این کار بسیار مناسب به نظر میرسند. اما برای مشارکت راهبردی، به معماری جدیدی نیاز است که در آن شراکت واقعی و سطح عمیقی از تعهد به مشورت و همکاری وجود داشته باشد.
ایجاد یک گروه «دی 10» جدید
مهمترین اولویت در سیاست خارجی دولت بایدن باید گسترش گروه 7 (جی 7) و تبدیل آن به یک گروه «دی 10» جدید باشد؛ کمیتهای از دموکراسیهای برتر جهان که با هدف هماهنگی راهبردی در مورد چالشهای اساسی دور هم جمع شوند. شرکای مهم در منطقه آسیا پاسیفیک، از جمله استرالیا، کره جنوبی و احتمالاهند میتوانند اعضای این گروه باشند.سال آینده که انگلیس ریاست دورهای گروه 7 را بر عهده میگیرد، بایدن باید از علاقه بوریس جانسون نخستوزیر انگلیس به چارچوب همکاری در قالب گروه «دی 10» استفاده کند. اگر این گروه شکل گیرد، بایدن باید در قالب «دی 10» از تشکیل کارگروهی برای ارایه واکنش هماهنگ به همهگیری کرونا - از جمله با تخصیص و توزیع فوری واکسن - حمایت کرده و تلاش کند از همین طریق، آمادگی جهان برای همهگیریهای آینده را بالا ببرد. به علاوه، بایدن باید از گروه دی 10 برای ایجاد یک ابتکار در حوزه فناوری به منظور تدوین اصول مشترک، استانداردهای فنی مشترک، و زنجیرههای عرضه پایدار و امن فناوریهای پیشرفته مثل هوش مصنوعی، محاسبات کوانتوم، مهندسی ژنتیک، نسل پنجم ارتباطات و روباتیک استفاده کند. گروه دی 10 همچنین میتواند کانال بسیار مهمی برای احیای تعهدات کشورهای دموکراتیک در قبال تجارت جهانی به وجود آورد و به تدوین برنامهای اقتصادی کمک کند که کارگران، و نه شرکتهای بزرگ، را در مرکز توجه خود قرار دهد، از حقوق کارگر محافظت کند، و به قوانین عادلانه تجارت و سرمایهگذاری اهمیت دهد؛ قوانینی با استانداردهای بالا که به ایجاد شغل خوب، تلاش برای رشد اقتصاد سبز، و نوآوری مسوولانه اولویت میدهد. به علاوه گروه دی 10 میتواند پلتفرمی باشد برای ایجاد یک ابتکار آب و هوایی جدید به منظور گسترش همکاریها میان ذینفعان، هماهنگی سیاستها و تشویق کشورها به مقابله با تغییرات آب و هوایی، افزایش مقاومت و گسترش جمعی فناوریهای پیشرفته سازگار با محیط زیست. در نهایت گروه دی 10 میتواند جهان آزاد را حول یک سری استراتژیهای هماهنگ به منظور مقابله با چالشهای چین و روسیه متحد کند.